صفحه اصلی > متفاوت : اشعار متن و تکست های شاهین نجفی

اشعار متن و تکست های شاهین نجفی

اشعار متن و تکست های شاهین نجفی

تکست شاهین نجفی برای بیو اشعار شاهین نجفی تیکه تکست های شاهین نجفی بهترین متن های شاهین نجفی متن کوتاه شاهین نجفی جملات شاهین نجفی جملات عاشقانه شاهین نجفی متن آهنگ سیاسی شاهین نجفی 

تکست شعر های عاشقانه و زیبای شاهین نجفی

تو که میشناسی دردِ تو شعرامو
تو که میفهمی معنی ایهامو
تو که با رنج کشیدی بدن زخمیمو
تو که دیدی یه شبه برفِ رو موهامو
بدنم مَهلکه ی شیهه ی شلاق شد
من اگه خسته شبیه تنِ ایران بودم
من اگه لحظه ی پایانیِ انسان بودم
خاطراتِ تو منو زنده نگه داشته هنوز
وسطِ بی تو ترین نقطه ی زندان بودم
که به یادِ تنِ گرم تو، تنم داغ شد
با لـ*ـبات فاتحه ی هر غمیو می خونم
من به آرامش وحشی چشات مدیونم
یه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اما
پشتِ مرز تن تو تا به ابد می مونم
منو از این غم جاودانه آزاد کن
تو که باشی پیش من خنده به دردا میزنم
حتی اون لحظه که از شکنجه ها جون میکَنم
تو دلیلِ سبزِ ریشه امی تو خاک این کویر
چرا خم شه قامتم، زرد بشه روح و تنم؟
که جواب موندنم، اَرّه سر ساق شد
اگه فردایی باشه من با تو می سازم
برد من وقتیه که به تو می بازم
توی این روزای شوم، شده کل آرزوم
روز آزادی بیاد حبس بشم تو بـ*ـغلت
بین دستات برسم به اوج پروازم
با لـ*ـبات فاتحه ی هر غمیو می خونم
من به آرامش وحشی چشات مدیونم
یه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اما
پشت مرز تن تو تا به ابد می مونم
منو از این غم جاودانه آزاد کن
با لـ*ـبات فاتحه ی هر غمیو می خونم
من به آرامش وحشی چشات مدیونم
یه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اما
پشتِ مرز تن تو تا به ابد می مونم
منو از این غم جاودانه آزاد کن
با لـ*ـبات فاتحه ی هر غمیو می خونم
من به آرامش وحشی چشات مدیونم
یه پناهنده ی ترسیده ی تنهام اما
پشتِ مرز تن تو تا به ابد می مونم
/////
وقتی که همه تشنه لـ*ـب بودن
تنها تو بودی که به همه آب دادی
سرتو تو بچگیت بریدن
تویی که علمداری و آزادی
فدای مظلومیتت سید
فدای غیرت و همیتت سید
آخ که چه جنگایی که تو نرفتی
آره سرکش و سربلندی سید
تو پرده های دروغو دریدی
قاعده چیه، تو خون غلطیدی
تو ماشین، پارک و باغ و خونه خالی
واسه شرف و حیثیتت جنگیدی
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد، مــَمد)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری (مــَمد جان)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد، مــَمد)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری
تمام قسم هام به سر تو بود
فدای تو شد همه ی بود و نبود
از روز الست به عشقت اسیرم
سید بدون بدون تو میمیرم
ای رکن رکیک هر ازدواج
چهره ها از دیدنت هاج و واج
ای ثقل هستی عالم فحش
تفنگ آب پاش دخترکش
ای حلاج خوابیده تو شورتا
ای اژدها، عصای موسی
آخرین معجزه، آلت ناطق
ای تو شفابخش صلیب عیسی
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد جان)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری (مــَمد، مــَمد)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد جان)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری
ای تو مدخل و مخرج عشق ناب
ای زیارت تو موجب ثواب
ای مار افعی تو تـ*ـخت خواب
ای شیطون تو شب جمعه ها بی تاب
ای عامل اصلی نشر بشر
ای قربانی بدنام حشر
فصل الخطاب امت تو صحنه
ای لایق تو عنوان رهبر
ای بسیجی معتقد به اصول
ای پیرو خط امام و رسول
ای اصل یگانه ی جهان شمول
ای مومن سرباخته، ای دول
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد، مــَمد)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری (مــَمد جان)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ خانوما رو می بری (مــَمد جان)
مــَمد نـوبـری
دلِ دلِ دلِ جوونارو می بری
/////
من یه گِلایولَم که تو این سرزمین شوم
راهم به قبرو سنگِ گرانیت میرسه
هر روز به قتل میرسمو شعر من فقط،
به انتشار شعله ی کبریت میرسه
دردم هزار ساله مثه دردِ حافظه،
درمونشم همونیه که کشف رازیه
نسلی که سر سپرده ی عصر حَجَر شده
به ساقیای ارمنیِ پیر راضیه
وقتی که زندگی یه تئاتر مزخرفه
تنها به جرعه های فراموشی دلخوشم
راسکول نیکُف یه پیرزنو شقه کرده و من،
با اون تبر فرشته ی الهامو میکشم…
هی سرخوش میکنم مثه یه بطری نوشیدنی
که وقتی پاش بیافته یه کوکتل مولوتوفه
یه مجرم فراری شدم که تو زندگیش
درگیر یه گریزه بدون توقفه
هی سرخوش میکنم مثه یه بطری نوشیدنی
که وقتی پاش بیافته یه کوکتل مولوتوفه
یه مجرم فراری شدم که تو زندگیش
درگیر یه گریزه بدون توقفه
فرقی نداره جاده ی چالوس و راهِ قم
من سرخوشی ام که خوش داره رانندگی کنه
یه ماهی که تو آکواریوم زار میزنه
تا توی اشکهای خودش زندگی کنه
باید تِلوتِلو بخوری این زمونه رو
وقتی که سرخوش نیستی به بن بست میرسی
تو سرخوشی آدما دوباره مهربون میشن
حتی برادرای توی ایستْ بازرسی
میخندنو به دست تو دستبند میزنن
راهو برای بردن تو باز میکنن
تو دام مورچه ها به سلیمان بَدَل میشی
قالیچه ها بدون تو پرواز میکنن
این بار چندمه که به یه جرم مشترِک
هشتادتا ضربه پشتتو هاشور میزنه؟
برگرد خونه حتی اگه با خبر باشی،
تنها دل خودت برای تو شور میزنه…
یه گِلایولیو تو این سرزمین شوم
راهت به قبرو سنگ گرانیت میرسه
هر روز به قتل میرسیو شعر تو فقط،
به انتشار شعله ی کبریت میرسه
هی سرخوش میکنی مثه یه بطری نوشیدنی
که وقتی پاش بیافته یه کوکتل مولوتوفه
یه مجرم فراری شدی که تو زندگیش
درگیر یه گریزه بدون توقفه
هی سرخوش میکنی مثه یه بطری نوشیدنی
که وقتی پاش بیافته یه کوکتل مولوتوفه
یه مجرم فراری شدی که تو زندگیش
درگیر یه گریزه بدون توقفه
/////
از فحش راننده تاکسی به من
از مَتْلَکِ ****ِ من به زن
از بوق مُمتد و بی اختیار
از بد*کاره گازیه موتور سوار
از آبِ میوه و طعمِ اسید
احساس رِخوَت و دردی شدید
در مهره های کَژِ توو کمر
از این دم و بازدم بی ثمر
احساس خوبِ کمی خودکشی
یه سیم آخر و آدم کشی
اعدام این زن زیر پتو
با طعم خوابیدن از روبرو
خط روی ماشین همسایه ها
تعقیب روز و شب سایه ها
هر شب بی احترامی به یک خاطره
از هم دریده شدن یکسره
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
سیلِ عرق زیر این روسری
چَشمان هیزِ دو تا مشتری
تشویشم از خشم تند پدر، عاشق شدن زیر خطِ خطر
آتش شدن زیر حجم تنت، با بوی تند پس گردنت
سنگینیِ چَشمِ تو روی من، آثار چنگ تو روی بدن
در جنگ مغمومِ دیوانه ها
آوار معصومِ این خانه ها
در پشتِ لرزِ لـ*ـبِ سرخِ من، این بـ*ـو*سه را با تو آتش زدن
رویای بیهوده ی بـ*ـو*سه ها
ماهی شدن پیش این کوسه ها
با سوز در سوگِ تو سوختن
در حکم یک نعره لـ*ـب دوختن
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
اینگونه بی تو ببین چنگ بر آسمان می زنم بی مُحابا
////
اونقدر قلبم قبره که راز تو توش دفن
نفس حبس و ترس ممتد هست پس
تو تنهاییاتو بذار رو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
تو تنهاییاتو بذاررو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
تو شاهد شب و تب و تاب منى
تو شب نارفیقى تو مهتاب منى
تو شاهد شب و تب و تاب منى
تو شب نارفیقى تو مهتاب منى
اونقدر قلبم قبره
اونقدر قلبم قبره که راز تو توش دفن
نفس حبس و ترس ممتد هست پس
تو تنهاییاتو بذار رو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
تو تنهاییاتو بذار رو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
تو گوش من
کدوم لیلی مثل تو مجنون بود
مجنون تویى تویى علت وجود
تو اون کوهى که باد به تو تکیه کرد
با اسم تو تفسیر شده واژه ی مرد
قد قامت صلاه اگه رو لبمه
به حرمت حضور تو بى واهمه
بى واهمه
تو تنهاییاتو بذار رو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
تو تنهاییاتو بذار رو دوش من
صداى تو لالایى میشه تو گوش من
////
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
میشد همون اول آذر بود، دم در جلو رئیس
یه چاکرم نوکرم بیام و دولا خم روی میز
بشم مثه بقیه و قی شه خِفت از گلوم
یه کم ریش و رابـ*ـطه داشتم که رام بدن تو خودشون
یه در بود رو به دره
کوتاه بیا از مرامت
گرگم باشی، میشی بره
یه ذره درد نیس که بگی یکی دو روزه خوب شه
یه دریاس بی ماهی که فقط کوسه توشه
نوش جونت بابا نداشت تو هم فقیر باس بمیری
یا اینکه ببُری از زندگی و تفنگ دس بگیری
ولی گلوله بو گل نمیده
همه حرفن، عملا هیچ
فقط یکی هس که می مونه
فقط یکیه که می دونه
کسی خیرتو نمی خواد غیر اون که دوست داره
یکی همیشه هس که ضرری هم باهاش سود میاره
یکی هس که شونه اس، امنه سرت روی شونه اش
یکی هس که سرپناه بی کسی اته روح خونه اش
یکی هس که رمز نجاته از این دیوونه خونه
تو سقوط، زبونت، هی اسمشو می خونه
یکی هس که به پای تو کویر میشه و می خشکه
یکی هس که گره هاتو وا می کنه تو هر مشکل
اونقد بزرگه که ضعفاتو تو روت نزنه
اونقد رفیقه که حرفاشو تو روت می زنه
اونقد هس که وقتی نیس حالت خرابه بده
یکی هس که وقتی نیست فقط تویی و عربده
اونقد پاته که تا اونور دنیا هم بات میاد
اون می دونه که این راه یه هم بغض و هم پا می خواد
وقتی چاه چشات خشک شده از زور گریه هات
وقتی جاده ی پیش روت هر چی میری کش میاد
وقتی یخ زده رابـ*ـطه ها، تو دلت به اون گرمه
اون که با توئه تا نشکنی، تو فشار زیاد
اون که منطق وجودش با دیوونگیت جفته
اونکه لگد خورده از اسب اما از اصل نمی افته
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
حواسم درگیره بی تو
می رونم تو مسیرِ بی تو
نمیشه نباشم به انتظارت
جهانم می میره بی تو
فقط یکی هس که می مونه
فقط یکیه که می دونه
یکی هس که از نگاهت
قصه غمتو می خونه
فقط یکی هس که می مونه
یکی هس که از نگاهت
////
من آنکه رفت و هیچ زمان برنگشت من
او که پناه برده به اعماق غار هام
من زخم خنده لهجه ی خون گرم رشت من
برلین نصف و نیمه به دستِ حصار هام
من لنگرود و خاطره ای عاشقانه ام
من رودسر دو پای به حالِ گریختن
من ردِ پای ترکیه بینِ ترانه ام
من دست و پا در آتنِ در حالِ ریختن
من خانه روی تاول و ماسوله بر دمَل
می خواستم سر از همه جا در بیاورم
من روح چند تا جسدم از سیاهکل
در آسمان ابریِ لندن شناورم
من خاک گرم فومن و طعمِ کلوچه هاش
من یک کلاغ پیر کَر از قیل و قال خود
من کُلن سرد و دربه دری توی کوچه هاش
در من کسی ست شاهد مرگ و زوال خود
من گریه ام تداوم باران انزلی
کشتی نشسته است درونم به خاک و گل
من آخرین مسافرِ بر روی صندلی
من درد مانده منتظرم در بروکسل
من کلبه های تالش مستم سیاه سرخوش
سوراخی از نوشیدنی از کله تا کبد
مغزم که زیر زلزله ی شهر مانده است
من رودبارِ له شده ام در دلِ سوئد
من یک فراری ام شبحی چندگانه ام
یک خارجیِ منتظرِ لحظه ی دیپورت
من مرده ام جنازه ی در راهِ خانه ام
من اَملشم که خاک شده در فرانکفورت
من خانه روی تاول و ماسوله بر دمَل
می خواستم سر از همه جا در بیاورم
من روح چند تا جسدم از سیاهکل
در آسمان ابریِ لندن شناورم
شناورم شناورم شناورم
////

دیدگاهتان را بنویسید